روز شنبه ۸ فروردین ۱۳۸۸ (۲۸ مارس۲۰۰۹) حدود یک میلیارد نفر در شهرهای عمده جهان دعوت شدهاند که در یک اقدام نمادین از ساعت ۸٫۳۰تا ۹:۳۰ بعدازظهر (به وقت محلی) چراغهایشان را برای کمک به کاهش گرمایش زمین خاموش کنند.
مبتکران این طرح که “ساعت زمین” نام دارد، WWF ، سازمان مشهور جهانی برای طبیعت و سازمانهای زیست محیطی استرالیایی هستند. ..
. این ابتکار نخست در سال ۲۰۰۷ در شهر سیدنی عملی شد و پیام آن صرفهجویی در مصرف برق و انرژی بود. تنها ظرف یک سال ۴۰۰ شهر دیگر به این طرح پیوستند واینک در سال ۲۰۰۹، میتوان آن را طرحی بینالمللی خواند. قصد دوستداران محیط زیست در سال جاری، اعمال فشار برای عملی شدن مفاد پروتکل کیوتو است. اما آمریکا این پروتکل را که مبتنی بر کاهش گازهای گلخانهای است، امضا نکرده است.
برنامه زیست محیطی ملل متحد UNEP با اعلام سومین سالگرد برگزاری مراسم سالانه «ساعت زمین» از عموم مردم و کشورهای جهان خواست دریک اقدام نمادین و به منظور ارتقای سطح آگاهی عمومی نسبت به تنزل فزاینده محیط زیست زمین، چراغ های خود را به طور همزمان خاموش نگاه دارند. این اقدام پیامی رسا و قدرتمند با برد جهانی است که دست زدن به تلاش های جدی برای غلبه بر تغییرات آب و هوایی را امکان پذیر می کند.
دبیرکل سازمان ملل، در پیامی ویدئویی این پروژه را بزرگترین برنامه برای حفظ محیط زیست خواند. اندی ریدلی، مدیر این طرح با ابراز خوشحالی از فراگیرشدن آن میگوید، بحران مالی موجود به افزایش مشارکتهای صرفهجویی در برق انجامید. ریدلی میافزاید که جلوه دیگر این بسیج زیست محیطی، جایگزینی جشنهای خیابانی به جای تظاهرات خیابانی است. یک تصور از آرزوست،نه یک ناامیدی. این اتفاق یک رخداد باورنکردنی و یک موفقیت جهانی است هنگامی که همه جا پر بود از یاس و ناامیدی.
از میان این ۸۰ کشور و ۲۱۰۰ شهر ، اولین چراغها در جریزه چاتام واقع در ۸۰۰ کیلومتری شرق زلاندنو خاموش شدند. کمی بعد، بزرگترین برج نیوزلند در تاریکی فرو رفت. کشور دوم استرالیا بود. تمامی لامپهای اپرای معروف سیدنی در ساعت مقرر، خاموش شدند. بسیاری ساختمانها در شانگهای و پکن و از جمله ورزشگاه المپیک “آشیانه پرنده”، حتی قطع روشنایی بناهای تاریخی همچون اهرام مصر، آکروپولیس یونان، چرخ و فلک لندن و قلعه ادیمبورگ اسکاتلند امپایر استیت در نیویورک، اهرام بزرگ گیزه در مصر، برجهای پتروناس در کوالالامپور، آکروپولیس در آتن و آسمانخراش ۱۰۱ تایپه در تایوان را شاهد بودیم.
درست است که نفس این حرکت یک حرکت زیست محیطی و در جهت کاهش گرمای زمین بود اما اگر نگاهمان به آلودگی نوری، نگاه تک بعدی نجومی نباشد می توان هدف “آسمان پر ستاره”را نیز در این نهضت جستجو کرد. همچنین به یاد داشته باشیم که یکی از آثار آلودگی نوری اتلاف انرژی است که بسیاری از متخصصان پیرامون آن کامل و جامع نوشته و نگارده اند. این اتفاق بسیار شبیه “شب ملی آسمان تاریکی” است که در آوریل هر سال مردم آمریکا چراغ های خود را در زمانی مشخص خاموش کرده و به نظاره زیبایی های آسمان شب می نشینند. اما این بار مسئله جدی گرم شدن کرده زمین مطرح است و برای تاکید روی موضوع از اهرمی نمایان تر به نام نور استفاده کرده اند. چرا که کاهش این نوع مصرف، کاهش استفاده از سوخت های فسیلی و افول تولید گاز های گلخانه ای را بدنبال دارد و همه سخن آن استفاده بهینه از منابع انرژی بخصوص نور است. البته تغییر رژیم غذایی روزانه، کاهش مصرف، استفاده از مواد قابل بازیافت را نیز می توان به راه کار های آن اضافه کرد.
– جهان گرمایی نیز زود دیر می شود…
شاید هیچ زمان چون امروز، قابل باور و پذیرش نبود که عقوبت «جهانگرمایی» همان بلایی را ممکن است بر سر کیفیت زندگی در کرهی خاک آورد که بیابانزایی در طول یکصدسال اخیر آورده است. چه، بر بنیاد شواهد و تجربیات موجود در طول یکصد سال گذشته، اغلب صاحبنظران حوزه محیطزیست و جغرافیای طبیعی، همواره یکی از خطرات مهلک بیابانزایی را «تشدید ناامنی منطقهای و آفرینش تنشهای اجتماعی» خواندهاند. بیابانزایی با کاهش کارایی سرزمین و تأثیر ویرانگر بر توان حاصلخیزی خاک، سبب نقصان مواد غذایی، افزایش خسارت به کشاورزان، بیآبی، نشست زمین و سرانجام مهاجرت را فراهم میآورد. رخدادی که آثار ویرانگرش را به ویژه در نیمه قرن بیستم در منطقه ساحل آفریقا هنوز بیاد داریم.
اینک امّا دانشمندان آلمانی و سوییسی در یک پژوهش مشترک تحت نظر برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، به این نتیجه رسیدهاند که جهانگرمایی (global warming) نیز میتواند همانند بیابانزایی (desertification) و حتا بیشتر از آن جنگآفرین، خطرساز و فاجعهبار باشد.
این دانشمندان که گزارش خود را اخیراً در جریان کنفرانس بالی اندونزی برای نخستینبار منتشر کردند، به رهبران جهان هشدار میدهند: «در قرن ۲۱، نظام حاکم بر بسیاری از کشورها ممکن است زیر فشار جنگ بر سر زمین و منابع آبی از هم بپاشند و این وضعیت همچنین منجر به مهاجرتهای گروههای بزرگی از مردم شود.» از همین رو، تمامی دولتسالاران جهانی را فراخوانده و زنهار میدهند که اگر هر چه سریعتر برنامههای خود را برای کاهش محسوس گازهای گلخانهای اعلام نکرده و به اجرا درنیاورند، دیگر زمانی برای جبران این فرصتسوزی نخواهند داشت.
پژوهشگران سازمان ملل، همچنین کشورهای ثروتمند شمال را مورد خطاب قرار داده و به آنها توصیه میکنند که اگر خواهان جهانی امنتر و آرامتر برای خود هستند، باید هر چه زودتر بخشی از درآمدهای کلان خود را برای بهبود پایدار وضعیت معشیتی کشورهای فقیر اختصاص دهند تا آنها بتوانند بدترین آسیبهای ناشی از گرمایش زمین را تاب بیاورند.
همانطور که ملاحظه میشود، عدم رعایت هنجارهای زیستمحیطی، فقط به قتل نبات و جانور یا نیستی چشماندازی ناب از پیکر طبیعت خلاصه نمیشود. ملاحظات زیستمحیطی را دیگر اجازه نداریم و نباید آموزههایی صرفاً لوکس و فانتزی دانست. وقایع تلخ اندک سالهای گذشته از هزاره سوم، مرگ بیش از یک میلیون انسان بیگناه در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، وقوع سیلابهای پرشمار و ویرانگر، توفانهای مهیب، تنشهای بیسابقهی اقلیمی، طغیان بیماریهای مرگبار و به زیرآبرفتن بسیاری از مناطق ساحلی و جزایر زیبای کره زمین – که با خود موجی گسترده از مهاجرت را نیز به همراه داشته و دارند – همه و همه بر این واقعیت صحه مینهد که زمان جدی گرفتن گلایههای زیستمحیطی در ایران نیز فرا رسیده.
اما جالب است درمیان این همه حساسیت جهانی برای حفظ کره زیر پایمان همه شرکت کردند جز ایران! افسوس که فرصتها را چه آسان از دست میدهیم؛ فرصتی که سبب میشد تا همه مردم جهان – بی پروای رنگ، نژاد، مذهب، ملیت و طبقه اجتماعی – حول محوری یگانه و در پشت یک خاکریز مشترک در برابر دشمنی واحد به نام” جهانگرمایی” صف ببندند.
فقط آرزو میکنیم که ایکاش روزی در عکسهای خبرگزاری ها ، عکس برج میلاد و برج آزادی را نیز ببینیم که در “ساعت زمین” خاموش شده اند.
پی نوشت: امیدوارم وقتی برج میلاد خاموش میشه، نه هواپیما بخوره بهش و نه شایعه درست بشه!
“آگاه باشیم! ما اشتباهی زندگی میکنیم.”
با ثبتنام در این سایت، آمادگی خویش را برای حمایت از این حرکت سبز اعلام کردهاند. لطفاً شما نیز ثبت نام کرده و بر شمار ایرانیانی که از آموزههای زیستمحیطی پشتیبانی میکنند، بیافزایید.
عمارت ۱۰۱ تایپه
بانک مالی و اعتباری برج چین در هنگ کنگ
آکروپلیس در یونان
استخر شنای المپیک Beijing (که بهتر است به نام مکعب آب بشناسیم)
مرکز شهر تورنتو
آمفی تاتر باستانی روم
اپرای سیدنی
سد سواحل رودخانه Hang pu در شانگهای
افق مرئی بانکوک در تایلند
برج ایفل
استکهولم – اریکسون
خانه مجلس شورای مرکزی لندن
کلیسای جامع Lausann
میدان اصلی مرکز شهر لیما در پرو
میدان نوکیا در مجموعه تفریحی در مرکز شهر لس آنجلس
میدان اصلی در ناحیه تجاری اندونزی
خلیج Mandalay در لاس وگاس ، نوادا
تالیف: سید حامد میرزاخلیل
مترجم:پروانه فتح الهی
منابع:
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4135644,00.html
http://www.malezi118.com/21/11/29-multi/537—l-r—–.html
http://darvish100.blogfa.com/post-839.aspx
http://www.boston.com/bigpicture/2009/03/earth_hour_2009.html |
1 Comment
This work is articulate and well-researched.